یادداشت های فاطمه صحرایی | ||
((هو الجمیل)) (( هر کسی به اندازه ای می ارزد که ادب دارد.)) تعریف ادب ادب هنری آموختنی است. ادب تربیت شایسته است. هر کس حد و مرز خود را بشناسد و از آن فراتر نرود دارای ادب است. شرافت و اعتبار خانوادگی و آبرو ، وجهه ی اجتماعی ، بدون داشتن ادب ، آرایشی سطحی بر چهره ای زشت است. ادب داشتن نشانه ی ایمان و نزدیکی به خداوند است. متانت در گفتار و وقار در رفتار نشانه ی ادب است. ((لقمان را گفتند ادب از که آموختی ؟ گفت از بی ادبان . هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد پرهیز کردم .)) ادب پیامبر: پیامبر فرمودند : پروردگار مرا ادب کرد و نیکو ادب کرد. - با هر کس رو به رو می شدند ، سلام می کردند. - پای خود را پیش کسی دراز نمی کردند. - با چشم و ابرو به کسی اشاره نمی کردند. - هدیه ی افراد را هر چند اندک و ناچیز بود قبول می کردند. - بر تند خویی افراد صبر می کردند. - هیچ کس را ملامت و سرزنش نمی کردند. - خنده هایشان تبسم بود و هیچ گاه قهقهه نمی زدند. - سخن کسی را قطع نمی کردند. - از جلوی خودشان غذا می خوردند. بسیار با حیا بودند.
[ جمعه 91/9/17 ] [ 10:23 عصر ] [ فاطمه صحرایی ]
[ نظرات (بدون) ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |